ای کاروانیان راه عشق!
وقتی به کرب و بلا رسیدید،
پای بر خاکی گذاشتید که ما
در آرزوی بوسیدنش سوختیم…
ما را هم بشمارید در آن موج بیکران،
آنان که جامههایشان را به باد عطش زائران دادهاند،
آنان که دل به پای پیادههای کاروان حسین(ع) بستهاند،
ولی خود،
در حسرت یک نگاه به حرم ماندهاند…
کربلا!
ما را فراموش مکن…
اینک که زائران تو،
در آینههای اشکشان،
تصویر گنبد و گلدستههایت را میبوسند،
ما هم از دور،
با چشمان تر،
همراه کاروان دلهایمان میشویم…
و منم آن که نفسهایش در فراق اربعین سوخت…
یا حسین! 💔
زیارت من، همان اشکهای بی قرارم است…
فرم در حال بارگذاری ...
اینجا “حوزه” است،
جایی که قلبم را پیدا کردم…
همیشه فکر میکردم سکوت شبهای حوزه، نشانهی خالی بودنش است…
تا اینکه یک روز خودم طلبه شدم و فهمیدم سکوت اینجا، از هزاران گفتار پررنگتر است!
اینجا، کتابها فقط کلمات خشک نیستند؛ هر صفحهاش نفس میکشد و هر درس، پنجرهای به آسمان است.
طلبه بودن، یعنی گاهی با یک اشک در محضر استاد، بیشتر از دهها کتاب یاد بگیری…
یعنی عاشق شدن به چیزی که دنیا هرگز نمیفهمد!
اگر تو هم گمشدهای در میان شلوغی این دنیا داری…
شاید پاسخ تو هم پشت درهای قدیمی حوزه پنهان باشد…!
آغوش ما برای تو بازه رفیق…🫂
فرم در حال بارگذاری ...
گاهی زندگی، آدم را تا لب پرتگاه میبرد…
جایی که همه چیز هست، جز آرامش!
آنوقت است که نگاهت به آسمان میافتد و میپرسی: خدایا، کجای این دنیا میشود تو را پیدا کرد؟🥺
حوزه جواب همین سوال است…
جایی که بوی قدیم کتابها، بوی بهشت میدهد!
جایی که سجادههای پارهات، از فرشهای زرنگار دنیا باارزشتر است…
جایی که سلامٌ علیکم های سحرگاهان، روح را جلا میدهد.
طلبه بودن یعنی چه؟
یعنی روزی هزار بار بمیری و دوباره با کلام خدا زنده شوی…
یعنی اشکهایت در خلوت شب، بریزد و صبح، چشمانت نورانیتر از خورشید بدرخشد!
یعنی وقتی دیگران از پول و ماشین حرف میزنند، تو از معنویت و خدمت بگویی…
شاید بپرسی: «آیا من هم میتوانم طلبه شوم؟»
پاسخ من فقط یک جمله است:
«اگر گاهی در میان شلوغی دنیا، احساس تنهایی میکنی… اگر گاهی دلتنگی عجیبی برای چیزی داری که خودت هم نمیدانی چیست… بدان که حوزه منتظر توست!»
حوزه، خانهی همهی ماست…
خانهای که در آن همیشه به روی دلدادگان باز است!
فرم در حال بارگذاری ...
رسیده وقتِ عزایش، کدام آتش بس؟
بریده باد صدایش، کدام آتش بس؟
مباد آنکه مجال تنفسش بدهیم
رمق نمانده برایش، کدام آتشبس؟
یکی دو گام دگر خیمهایست، نزدیکیم
به قطع کردن پایش، کدام آتش بس؟
یکی دو گام دگر خیمۀ معاویهایست
که نیست باد سرایش، کدام آتش بس؟
مخور فریب، نه لبنان نه سوریهست اینجا
نگاه کن به بهایش، کدام آتش بس؟
مگر نگفت به ما: نه، به صلح تحمیلی؟
هم او _که جان به فدایش_ کدام آتش بس؟
در این میانه هواخواه غرب را باید
نشاند بر سرجایش، کدام آتش بس؟
همین شبی که دم از صلح زد، ترور هم کرد!
هنوز مانده سزایش، کدام آتش بس؟
شاعر: مسعود یوسفپور
فرم در حال بارگذاری ...
پاسخ :
✅منتظر واقعی، يک ديندار حقيقی است؛ يعنی، علاوه بر انجام دادن واجبات و ترک گناهان به اين فكر است كه وظيفه دينی او در زمان غيبت علاوه بر انجام دادن واجبات چيست؟ امامان معصوم از ما خواستهاند معرفت و شناخت صحيح از امام مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف را داشته باشيم و برای ظهور آن بزرگوار دعا كنيم و به ديگران بگوييم كه هم به دستورات دين عمل كنند و هم برای ظهور دعا كنند. با يكديگر برخورد خوب داشته باشيم و به يكديگر كمک كنيم و …
دوست گرانقدر! دينداری نه تنها كافی است كه همه چيز است شما چه گزينهای را سراغ داريد كه از حيطه دين و دينداري بيرون باشد؟ هر گاه گفته میشود ديندار حقيقی يعنی اين كه فردی است كه به تمام موازين شرع مقدس معتقد بوده و به آن عامل است و به تمام معنا در تمام ابعاد منتظر است. البته ناگفته نماند که یک منتظر واقعی بایستی در شناخت هرچه بهتر امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف و زمینه سازی برای ظهور آن حضرت، نهایت تلاش خویش را انجام دهد.
فرم در حال بارگذاری ...